در دنیای آموزش امروزی، معلمان نهتنها باید مهارتهای علمی و عملی لازم را داشته باشند، بلکه ضروری است توانایی خلق ایدههای نوآورانه را نیز در فرآیند تدریس خود بهکار گیرند. این پژوهش به دنبال طراحی مدلی برای پرورش دانشجومعلم نوآور در رشته تربیتبدنی است تا بستر مناسبی برای توسعه روشهای نوین آموزشی فراهم شود. پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را اساتید هیئت علمی رشته تربیتبدنی دانشگاه فرهنگیان تشکیل دادند. با توجه به ماهیت و روش تحقیق پژوهش، معیار انتخاب تعداد نمونۀ آماری، اشباع نظری بود که در نهایت به صورت گلولهبرفی تا رسیدن به اشباع نظری 12 نفر به عنوان نمونۀ آماری گزینش شدند. ابزار گردآوری دادهها در فرآیند تحقیق مصاحبههای نیمهساختار یافته بود. به منظور تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها از روش تحلیل تماتیک بر مبنای مدل شش-مرحلهای براون و کلارک (2006) استفاده شد که در این فرآیند 53 کد اولیه، 9 تم فرعی و در نهایت 4 تم اصلی شامل عوامل مرتبط با دانشجو معلم، عوامل مرتبط با اساتید، عوامل مرتبط با امکانات و تسهیلات دانشگاهی و عوامل مدیریتی شناسایی شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که پرورش دانشجو معلم نوآور در تربیتبدنی نیازمند نگرشی جامع به ابعاد فردی، آموزشی و مدیریتی است و با ایجاد سیاستگذاری صحیح و همه جانبه در این حوزه میتوان بستری فراهم کرد که دانشجو معلمان تفکری خلاق و نوآورانه داشته باشند.
مصلحی,لیلا و داوری,فرزانه . (1404). ارائه مدل پرورش دانشجو معلم نوآور در رشته تربیت بدنی. (e4744). پژوهش در ورزش تربیتی, (), e4744 doi: 10.22089/res.2025.17894.2634
MLA
مصلحی,لیلا , و داوری,فرزانه . "ارائه مدل پرورش دانشجو معلم نوآور در رشته تربیت بدنی" .e4744 , پژوهش در ورزش تربیتی, , , 1404, e4744. doi: 10.22089/res.2025.17894.2634
HARVARD
مصلحی,لیلا,داوری,فرزانه. (1404). 'ارائه مدل پرورش دانشجو معلم نوآور در رشته تربیت بدنی', پژوهش در ورزش تربیتی, (), e4744. doi: 10.22089/res.2025.17894.2634
CHICAGO
لیلا مصلحی و فرزانه داوری, "ارائه مدل پرورش دانشجو معلم نوآور در رشته تربیت بدنی," پژوهش در ورزش تربیتی, (1404): e4744, doi: 10.22089/res.2025.17894.2634
VANCOUVER
مصلحی,لیلا,داوری,فرزانه. ارائه مدل پرورش دانشجو معلم نوآور در رشته تربیت بدنی. پژوهش در ورزش تربیتی, 1404; (): e4744. doi: 10.22089/res.2025.17894.2634